جدول جو
جدول جو

معنی حصار قاضی - جستجوی لغت در جدول جو

حصار قاضی
(حِ)
دهی است جزو دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران. واقع در هیجده هزارگزی جنوب خاور ورامین و سه هزارگزی جوادآباد. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل. دارای 507 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، صیفی. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی: قالیچه بافی. راه ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حصار ساتی
(حِ)
دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران. واقع در 14هزارگزی جنوب باختر علیشاه عوض، کنار راه عمومی رباطکریم به بیدکنه. واقعدر جلگه معتدل. دارای 415 تن سکنه میباشد. ترک و فارسی زبانند. از سیاه آب مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، بنشن، صیفی، چغندر، باغات، میوه جات، انگور. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو و از طریق رباطکریم ماشین میتوان برد. مزرعۀ قریه جزء این ده است. از بنای قدیم آثار برج آجری دیده میشود و به برج چهل دختران معروف است و در بهار ایل میش مست چند ماهی در این ده سکونت دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
حصار ارضی
(حِ اَ)
دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. واقع در 54هزارگزی شمال باختر آوج و 29هزارگزی راه عمومی. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل. دارای 1190 تن سکنه میباشد. ترکی و فارسی زبانند. از قنات و از رود خرود مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، انگور، عسل. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. از صنایع دستی: قالی، جاجیم بافی، راه مالرو است. و از طریق آب گرم میتوان اتومبیل بود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا